سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقتی کامپیوتر هنگ می کند ،‌شما بگید چی کار کنم

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 87/3/27 1:51 صبح

سلام بر همه خوانندگان عزیز و گرامی
بالاخره امروز فهمیدم چرا این‌قدر سیستم کامپوترم هنگ کرده
چون فن cpuکار نمی کرد و کمی روغن کاری لازم داشت
شما هم اگه سیستم کامپیوترتون هنگ زیاد داشت
یک سری به فن cpuبزنید
تو این مدت چه مصیبت هایی که از این هنگ کردن کامپوتر به من اصابت کرد
چقدر کارهای کامپیوتری من که به واسطه هنگ نیمه کاره موند
خدا کامپوتر هیچ کسی رو این جوری نکنه

پ.ن:
شاید ما آدمها هم هنگ کنیم
احتمال داره چاره اشادامه چاره...

بهار آمد و باید آپدیت کرد

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 87/1/14 3:19 عصر

سلام
خدمت دوستان
میگن بهار اومده و باید شاد بود
میگن خیلی بهار خوبه
اما من که دل بهاری کم دیدم

سال نو خوبی داشته باشید
یکی از دوستان پرسیدند دل بهاری چیه ؟

به نظرم به دلی می گویند :‏که همیشه سر سبز و خرم هست از یاد خدا

و این مشکلات زندگی اون رو پائیزی نمی کنه


اربعین حسینی

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 86/12/9 1:0 صبح

‏خیلی دوست داشتم در این محرم و صفر مطالبی را بگویم که فرصت نشد

اما برای اینکه بتوانم قسمتی از آن کاری را که می خواستم انجام دهم در این فرصت اجرا کنم

با جستجویی در اینترنت به این مطالب خوب رسیدم که تقدیم دوستان و خوانندگان می شود و این هم لینک ها ...

می خوانم عطش صبر ایثار می نویسم عاشورا

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 86/10/23 1:37 صبح

خوب گوش کن ، فرا رسید ، از مکه آمده از حریم امن خدا ، فرزند رسول خدا را آنجا نمی توانند ببینند ، از آن سرزمین عزم سفر می کند با خانواده و می رود بیرون  تا جایی که این یزید ستمگر و حرام زاده در آنجا سیطره نداشته باشد ، در میان راه لشکریان ابن زیاد راه را بر او می بندند و او را متوقف می کنند و ایشان را بین دو امر مخیر می کنند بیعت با یزید و یا جنگ با آنها
که امام دومین مورد را انتخاب می فرمایند ادامه مطلب...

می نویسم غدیر می خوانم ولایت امیر

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 86/10/8 8:48 عصر

ای جوهر خشک نشو
ای جوهر از آب دریا کمک بگیر
ای جوهر خشکی ها را صفحه ی نویسندگی ات کن
ای جوهر هر چه قلم هست گرد خود بیاور
ای جوهر بادها را سفارش کن تا نوشته هایت را به سراسر جهان بفرستند
ای جوهر آفتاب را بگو تا به تمام این نوشته هایت روشنایی ضمیمه کند
ای جوهر بنویس از تمام انسانیت و معنای تامّ انسانیت
ای جوهر بنویس از علم و آزادگی و جوانمردی
ای جوهر بنویس از همه خوبی هایش 
ای جوهر بنویس غدیر  و بخوان ولایت امیر
ای جوهر بنویس غدیر  و بخوان سرّ بقای اسلام
ای جوهر بنویس غدیر و بخوان  وحدت ، اخوت و برادری
ای جوهر مبادا خشک شوی !
چون هر چه از امیر مؤمنان بنویسی باز هم کم نوشته ای خیلی خیلی کم

وقت هایت را شفاف کن !

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 86/9/6 4:38 عصر

حرف زدن با خدا یا دوستمون !

وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم
هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم
امّا وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

وقت اضافی مسابقه ورزشی یا طولانی شدن مراسم مذهبی !

وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان
به وقت اضافه می کشه لذت می بریم و
از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم
امّا وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی تر
از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

یک ساعت نیایش یا 90 دقیقه فوتبال !

 یک ساعت دعا و نیایش به درگاه الاهی
دیر و طاقت فرسا میگذره
ولی 90 دقیقه فوتبال مثل برق و باد می گذره!

100 هزار تومان برای خدا یا خرید !

که 100 هزار تومان کمک در راه خدا
مبلغ بسیار هنگفتیه
امّا وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

1 ساعت فیلم یا 1 ساعت عبادت !

یه ساعت عبادت طولانی به نظر میاد
امّا یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!

این متن را با کمی تغییر توسط خودم نوشتم البته اصل متن رو یکی از دوستان وبلاگی برام فرستاده بودند


و ای کاش ها دیگر معنایی نداشت ...

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 86/7/27 4:21 عصر

اکنون که دغدغه های این

زندگی ماشینی

مرا لحظه ای به ساحل نجات فرا خواند

بر آن شدم تا لحظاتی هر چند اندک

همه حواسم را با یاد تو عجین کنم

به امید آنکه ترنّم نام زیبای تو

بر تمامی اعضاء و جوارحم

جاری شود

واقعاً چه خوب بود

کاش تو می آمدی ...

عهد زمین و شادی آسمان

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 86/6/7 7:25 عصر

دیشب آسمان را که دیدم ، هلال ماه به نیمه نزدیک شده بود ،
امشب ،
زمین عهد کرده بود
هر چه از فرزندان آدم را که پای بر این عرصه ی خاکی می گذارند ،
همه آسمانی باشند ،
گویا زمین و آسمان در شب ولادت تو از همه انسانها خوشحال تر هستند

***
به صندوقچه ی دل نگاهی انداختم

مسنجر دل من چند وقتی هست که  خاموشه

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 85/9/6 6:49 عصر

اکثر ما هر چند روز یکبار یک سری به یاهو مسنجر می زنیم، دوستهای جدید Add میکنیم، با دوست های قدیمی صحبت می کنیم، ... اما! تا حالا شده به مسنجر دلمون یک سر بزنیم و یک کسی رو که خیلی ما رو دوست داره و همیشه نگران ماست، توی لیستمون Add کنیم ؟

هر روز Offline هامون رو میخوانیم و جواب میدیم، اما! چند وقته که به Offline های دلمون سر نزدیم ؟ یک کسی هر روز و هر ساعت برای ما Offline میگذاره ولی فراموش میکنیم که اونها رو بخونیم.

هر چند وقت یکبار عکس Profile مون رو عوض میکنیم تا اگه دوستی خواست ببینه، جدیدترین عکسمون رو ببینه. اما! چهره واقعی مون رو چه طور ؟ کاری میکنیم که هر روز بهتر از قبل بشه ؟ اصلا حواسمون هست که یکی همیشه منتظره که چهره بهتری از ما ببینه ؟

برای اینکه به بهترین دوستمون ثابت کنیم چقدر دوستش داریم، چیکار میکنیم ؟

همه ما خوب میدونیم بهترین دوستمون کیه، اما یه کم، نه، خیلی زیاد کم لطفیم ... میگیم او رو دوست داریم ولی ...

بیاین از همین حالا با هم قرار بگذاریم و به همدیگه قول بدیم که ثابت کنیم او رو دوست داریم. او ما رو دوست داره، خیلی زیاد، بیشتر از اونی که فکرش رو میکنیم. اما یادمون باشه که خیلی چیزها ممکنه این رشته دوستی رو پاره کنه و از طرفی هم خیلی چیزها این رشته رو محکمتر میکنه! پس ...

هر کار بدی که ما میکنیم، دل او رو به درد می آره و کارهای خوب ما او رو خوشحال میکنه! پس ...

ما منتظریم که او بیاد، چون میدونیم که فقط با اومدن او همه خوبیها می آن و بدیها نابود میشن! یادمون باشه که او خودش هم منتظره، منتظر اجازه خدا، منتظر اومدن، منتظر خوب شدن ما، منتظر اینکه ما اومدنش رو از ته دل بخوایم، منتظر چند دوست واقعی، منتظر ...

پس اول از خدا بخوایم که " اللهم عجل لولیک الفرج " و بعد ...

بله، بقیه اش به عهده ماست، باید دلهامون رو صاف بکنیم، بفهمیم که به او نیاز داریم، بدونیم که اگه ما یک قدم به طرف او برداریم، او هزاران قدم به ما نزدیک می شه.

پس زود باشیم داره دیر می شه، کی می دونه که چند سال عمر میکنه ؟ ثانیه ها دارن به سرعت میگذرند و هیچ وقت بر نمیگردند!

یک لحظه تاخیر، یک لحظه غفلت، وای ...

" یک لحظه غافل گشتم و صد سال راهم دور شد! "

پس ... یا علی ...
به نقل از وبلاگ
http://www.didehberah.persianblog.com/

با اجازه مولف


فقط  چند روز تا تمدید اعتبار خود وقت دارید  ( واقعاً چ

ارسال  شده توسط  من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 85/9/6 6:49 عصر


امروز وقتی که موبایلم رو روشن کردم یک پیغام رسیده بود

از مرکز تالیا که شما دو روز وقت دارید تا اعتبار خود را تمدید کنید

اگر نه موبایل بی موبایل !!

من هم مجبورم که از هر جا که می تونم برم و این پول رو تهیه کنم


* * *

عقربه ساعت ِ ذهنم زنگ زد گفت :

شما که این قدر برات مهمه که باید ظرف این دو روز اعتبارت رو تمدید کنی

به حساب خودت با خدا هم یک رسیدگی کن چون معلوم نیست اعتبارت کی تموم بشه ؟!

و به شما بگن : وقت تمام شد .

یاد یک حدیث خیلی ناب از امیر المومنین افتادم

ایشان می فرمایند:(نقل به مضمون )

( برای دنیایت طوری باش که تا ابد می خواهی زنده بمانی

و برای آخرتت آن گونه باش که انگار فردا رفتنی هستی )


خدایا اعتبار قلبمون را اونقدر زیاد کن که بتونیم مشکلات رو تحمل کنیم

و وقت ها مون رو زیاد کن تا با تو بیشتر صحبت کنیم

و قبل از اینکه اعتبار عمرمون تموم بشه امام زمان بیایند

خدایا ممنونم


   1   2      >