این نوشته را یکی از دوستان در سال های گذشته ایام فاطمیه نوشته بود به خاطر نوع نگاه تازه و جدیدی که در این متن بود مناسب دیدم در اختیار همگان قرار بگیرد
سکوت ِ در
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قریب به چهارده قرن است که از ظهور اسلام در سرزمین حجاز، پایگاه بت و بتپرستی، مدفن دختر بچگان معصوم، میگذرد؛ زمانی که سال ها جنگ و خون، بی گناهان را به خاطر اشتری، به خاک و خون میکشید. در چنین مجالی رحمت و رأفت الهی، پیامبری را برانگیخت تا بندگان به جمال و جلالش تسبیح گویند. خورشید اسلام در مکه طلوع کرد و کمکم سرتاسر این کرهی خاکی را دربرگرفت. زمانی که بلال حبشی در بالای کعبه طنین خوش اذان را سر داد، شمیم دلارای ایمان سرتاسر حجاز را دربرگرفته بود، گلبوتههای امید در دل مسلمانان جوانه زده بود و عشق و محبّت خدایی قلبها را به یکدیگر گره میزد.
پس از گذشت اندک زمانی، پیامبر زیبایی و رحمت امتش را تنها گذاشت تا بار دیگر زنگ امتحان و ابتلا به صدا در آید و ایمان مسلمانان محک سختی بخورد. اما سنت پروردگار این است که زمین خالی از حجت نماند. پس حضرت علی(علیه السلام) از جانب خدا برای ولایت امت رسول انتخاب شد و این امر الاهی توسط پیامبر ابلاغ شده بود؛ ولی مسلمانان در این امتحان الهی شکست خوردند! که در و دیوار خانهی حضرت زهرا(سلام الله علیها)، پارهی تن پیامبر، خود از گواهان بیزبان این فاجعهی تلخ میباشند.
شبههای مطرح شده که شاید بررسی آن برای دلباختگان این شریعت خالی از لطف نباشد. گفته میشود: اصلا ً زمان ظهور اسلام و دوران پس از پیامبر "در" اختراع نشده بوده و به عنوان در چوبی یا فلزی که امروزه استفاده میشود، نبوده است. بلکه حجاب و پردهای بوده که با آن مدخل خانه را میپوشاندند! و نتیجهای که از این نظریه گرفتهاند این است که:
شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) افسانهای است ساختگی که غالیان شیعه و مداحان تندرو بهوجود آوردهاند!
در پاسخ به این شبهه، ابتدا به نظر میرسد که طراحان و بیان کنندگان این عقیده، از مطالعه و تتبع در کتب اسلامی - چه اهل تشیع و چه اهل سنت- بهدور بودهاند و بدون دقت و تحقیق، شبههای در اذهان ایجاد کردهاند که هر چند از پایه ضعیف و بی احساس است، اما ممکن است باعث کجروی و گمراهی معتقدین و پایمردان شیعی شود.
با کمی جستجو در کتب اسلامی به سادگی بسیاری از روایات صحیح و قطعی یافت می شود که چه شیعیان و چه پیروان خلفاء سوختن در، شکستن پهلو و ... را نقل کردهاند. با شبههی نبود "در"، مظلومیت امیر المؤمنین(علیه السلام) و شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) کتمان نمیگردد و درد غربت و مظلومیت، تا سالیان سال قلب و جان شیعه را میسوزاند.
اما اگر اراده کنیم که به گونهای مجزا شبهه را در نظر بگیریم و بودن "در" در آن زمان را ثابت کنیم بیان میکنیم که روایات زیادی پیدا میشود (حتی در نزد اهل سنت) که در آنها لغت باب به معنای "در" به کار رفته و آن قدر رقم و تعداد این گزینش بالاست که مجال شائبهای باقی نمیگذارد. تعدادی از این روایات به نوعی مطرح شده که امکان اطلاق لغت "باب" به مدخل را از بین میبرد. در ذیل به روایاتی از اینگونه که در کتب معتبر اهل سنت وجود دارد، اشاره می شود:
در مسند احمد در قسمتی از حدیثی که از پیامبر در مورد نگاه کردن نقل شده، آمده است : "ان مرّ رجل ٌ علی باب لا ستر له ُ غیر مغلق ٍ ... " اگر مردی از دری که پوششی نداشت و قفل هم نبود عبور کرد ... (1)
در همان کتاب در نقلی دیگر آمدهاست که پیامبر"درِ خانه ابابکر را زد" "دقّ رسول الله باب ابیبکر رضی الله عنه فقال رسول الله ... " (2)
موارد دیگری هم در کتب اهل سنت هست که
ادامه متن...
ارسال
شده توسط من آدمها رو با اسمشون نمی شناسم شما چی ؟ در 87/3/6 12:35 عصر