جستجوی اعتقادی یا همون Search  شیعی

قبل از خواندن این مطلب حتماً پست

جستجوی چی ؟ و جستجوگرت چیه ؟ رو بخونید ،

 

شاید این جوری بهتر بفهمیم دنبال چی هستیم ؟

 

1- جستجوی چی ؟

2- برای چه هدفی ؟

3- انتخاب جستجوگر ؟

4- هدف جستجوگر ؟

5- نتیجه جستجو ؟

 

 اگر پست قبلی را خوانده باشید ، می فهمید که ما به طور عمومی و کلی به سوالات فوق تا حدودی  جواب داده ایم ،

حالا می خواهیم ، در این باره صحبت کنیم که برای یافتن

حقیقت چه کنیم ؟

یا به عبارت دقیقتر چگونه حقیقت را جستجو کنیم ؟

البته این جوابی کلی به سوال یک هست

حقیقت چیست ؟ و چه ماهیتی دارد ؟

و یا اصلاً ماهیت دارد یا نه ؟ برای ما در اینجا مهم نیست ،

ما می خواهیم جایی را پیدا کنیم ، که بیانگر حقیقت است ،

اگر این مکان یا مأخذ را پیدا کنیم ،

ما هر چه بیشتر از هدف خلقت خود یا علت بودن خود

آگاهی پیدا می کنیم ، و اگر این خط و مشی  مشخص شود ، تقریباً زندگی ما سمت و سوی بهتری به خود می گیرد.

آنچه که ما به عنوان مرکز و کانون حقیقت قبول داریم ، در دین اسلام موجود است ،

تا اینجا هدف و عنوان جستجو مشخص شد ،

حالا باید به دنبال جستجوگری باشیم که ما را

به نتیجه خودمان – همان کشف حقیقت – برساند ،

نه اینکه ما را خواسته یا ناخواسته به اهدافش نزدیک کند ،

 این هم پاسخ قسمت سوم و چهارم ،

از همه مهتر نتیجه جستجو می باشد ،

چرا که باید آن قدر

مطلب بدانی یا کسانی را بشناسی

که آگاه از صورت مسئله ی تو هستند

و با آنها در میان بگذاری و در نهایت

به این نتیجه برسی که نتیجه شما صحیح است یا نه ؟!

 

تا اینجا چکیده مطالب را خدمتتان به عرض رساندم ،

 

من اینجا عقیده ی خودم را بیان می کنم و از کسی هم

نمی خواهم که بدون مطالعه این مطالب را بپذیرد ،

ولی می خواهم جانب انصاف را رعایت کند .

 

مهمترین موضوعی که ذهن بشر را تا کنون به خود مشغول کرده ، شناخت خدا می باشد . بشر ، پس از طی سالها مسیر ، در جاهایی به طور صریح اقرار کرده که نمی تواند به وسیله عقل و هوش و درایتش به کنه حقیقت دست یابد ، اینجا دو راه بیشتر برای بشر باقی نمی ماند ، یکی آنکه رو به سوی خالق و آفریدگار خود کند و دیگری آنکه هنوز بر این انگاره بماند که در نهایت می تواند ، پس از طی سالها یا قرون متمادی به نتیجه خودش که همان کشف و احاطه به حقیقت است برسد ، براستی همین آدم هم به لطف خدا زنده است .

 

امّا دو راه مهمی که تفکیکش برای ما کمی سخت می باشد ،

این است که راه اول به خداشناسی منتهی می شود ،

 امّا راه دوم که تلفیقی می باشد و آن تکیه و تأکید بر علوم بشری برای رسیدن به شناخت پرودگار می باشد

 که این راه بیشتر مورد پسند می باشد و به قول امروزی ها با عقل اصطلاحی به طور کامل همپوشانی دارد و نتیجه ای که می گیرد یا

 

بهتر است بگوییم که نتیجه آن درست یا نه ؟!

هنوز جای تفکر و بررسی دارد .

 

راهی که ما را به حقیقت راهنمایی می کند ،

در پرتو نور اسلام است ، یعنی همان راه اولی که اشاره کردیم ،

این راه به خداشناسی می رسد چرا که مخلوق هر چه قدر هم دارای تکنولوژی و فناوری باشد ، باز هم عاجز است که

یک ثانیه ای را که گذشت باز گرداند (به قول کامپیوتری ها Undo) 

و هزاران عجز دیگر ،

وقتی بشر عجز خود را پیدا کرد ، می یابد که این قدرت و اختیاری را که دارد ، خداوند دارد لحظه به لحظه به او می دهد ،

حال برای برقراری ارتباط با این خداوندی که همه این قدر به او

لطف کرده باید چه کار کند ،

باید راهی را پیدا کند ، شروع می کند به جستجو ،امّا باید همه عمرش را به جستجو بپردازد ، بی تردید خداوندی که این انسان را مورد لطف خود قرار داده است ، به او دستور العملی به عنوان دین داده است ، آن هم با وسیله ای که خودش فرستاده یعنی پیامبران الهی ، و اکنون نیز پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم

و دین اسلام ، این دین به پرسش به عنوان یکی از ارکان مهم فهم دین اشاره داشته است ، امّا باید جستجو کنی

تا جواب پرسش هایت را پیدا کنی ، (خیلی ببخشید مقدمه ی ما طولانی شد) خوب است در این زمینه به حدیثی

که در غیبت نعمانی نوشته شیخ مفید می باشد ، اشاره کنیم ، در این حدیث یک کلید مهم به ما داده شده است ،

(اگر کسی خواست سند این حدیث را برایش ایمیل می کنم )

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

هر کس به وسیله ی مردم وارد دین شود ،بوسیله ی مردم نیز از آن خارج می شود ، همانند وقتی که در دین وارد شده بود ،

و هر کس به وسیله کتاب خدا و سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وارد دین شود ، کوهها متلاشی می شوند ، ولی او هرگز از اعتقادش بر نمی گردد .

 

در این حدیث و احادیث مشابه به ما امر کرده اند ، که دینتان را از مأخذ درست بگیرید ، یعنی کتاب خدا و سنّت رسول خدا ، کسی که این دو را به شهادت تاریخ با صحّت و دقّت در سینه ی خود داشت امیر المومنین بود و بعد از آن هم 11 امام معصوم دیگر که ایشان مبیّن راستین کلام خدا و الگویی برای سنّت رسول خدا

می باشند .  

شیعه از همان ابتدای رسالت به این نام متّصف شده بود ، آنجایی که رسول خدا به شهادت سیوطی در تفسیر آیه سوره بیّنه اولئک هم خیر البریّة فرمودند خیر البریه امیر المومنین و شیعیان او هستند و در جایی دیگر فرمودند : علی و شیعیان او پرهیزکاران هستند ،

بگذریم

تا آنجا که من در تاریخ اسلام خوانده ام ، شیعیان در دوران غیبت امام عصر علیه السلام  هیچ گاه از پاسخ گویی عاجز نشده اند 

 

 اکنون نیز پایگاهی اینترنتی فراهم کرده اند به نام جستجوگر پایگاههای شیعی به آدرس اینترنتی

 http://www.shiasearch.ir

به چند زبان عربی ، فارسی ، انگلیسی ، اردو ، فرانسه

به بیش از 19 هزار سایت شیعه با 34 زبان زنده دنیا ارتباط برقرار کنید ،

 

مهمترین جمله ای که را که طی این بحث و پست قبلتر

می خواستم اشاره کنم  ، یک جمله ی مهم است

 

شیعه همچنان پاسخگوی سوالات و ابهامات مطرح شده بوده و هست .