در پست قبلی به بحث مهمی پرادختیم و اسمش را گذاشتیم فیلترینگ مطالب

حال می خواهیم کمی دقیق تر به چرایی این فیلترینگ بنگریم و بعد از آن به بحث جالب و شیرین

 فیلترشکن از جانب دو طرف بپردازیم پیشنهاد می کنم تا آخر بحث با ما باشید و ما را یاری کنید

 راستش را بخواهید این پدیده آن قدر مهم است که باید گفت : تمام تاریخ اسلام را

باید با نگاهی موشکافانه تر بنگریم  ، زیرا این مسئله با اصل مهمی به نام حقیقت سر و کار دارد ،

چیزی که خیلی ها در اندیشه ی احاطه ی به آن بوده اند و هستند ،

جالب است بدانید تا بحال هیچ فیلسوفی در هیچ کجای عالم پیدا نشده است که ادعا کند من همه چیز را می دانم از من بپرسید ، اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم هیچ فرد دانشمندی چنین ادّعایی را به زبان نیاورده است ،

 

  در حالی که امیر مومنان علی علیه السلام به صراحت دوست و دشمن فرمودند:

 

از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید

چرا که من به راههای آسمان داناترم تا راههای زمین

 

حال بیایید و ببینیم بی حساب نبوده که آنهایی که در صدر اسلام و

پس از تدفین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودند ،

راهی بجز این فیلترینگ پیدا نکردند ،

 در یک کلام کاری کردند که جلوی فهم و شناخت مردم را بگیرند

و در اجرای این نقشه ی شوم از هر کاری بهره جستند

 دیدند علم در خانه امیر مومنان علی علیه السلام است ، یعنی هر علمی سر منشأ از این خانه داشت ،

گفتند : باید کاری کنیم تا مردم جرأت پیدا نکنند به در این خانه نزدیک شوند ، چون هر که بر این خانه وارد می شد ، نزول رحمت خدا را می یافت و قدمی خود را به حقیقت نزدیکتر می کرد ، این خانه و آن در مخصوصاً چهار چوب در خانه مهمان دستان پر مهر و عطوفت رسول الله بودند حتّی این خانه مهمان امین وحی خدا جبرئیل بود

در این خانه به روی همه باز بود ، چون تمام اهل خانه به خشنودی پرودگار می اندیشیدند و ...

حال به من بگو :

در تاریخ اسلام  در  ِ چند خانه آتش گرفت ؟،

آیا آتش زدن در  ِ یک خانه در منطق رسول خدا گنجانده شده بود؟

 و آیا پیامبر در این مورد کاری انجام داده بودند ؟؟ 

بگذریم همه چرایی این فیلترینگ حقایق دین به این بر می گردد که می خواستند در این خانه بسته شود ،  وقتی در این خانه بسته شد مردم به مرور با حقیقت دین فاصله می گیرند و

آنگاه می شود تنها وصیّ بحقّ پیامبر- علی ابن ابیطالب علیه السلام - را هر چه خواست ترجمه نمود و

او را هر گونه که مصلحت اقتضا می کند تفسیر نمود

 این جا خیلی از تاریخ ها نوشته شد تا بتواند مسئله وصایت و جانشینی پیامبر را کمرنگ کند .

 

وقتی فردی را خانه نشین کردی به خانه اش هجوم آوردی

 و معنای آزادی را در چکمه هایت له کردی

آن هنگام می خواهی چه بگویی ؟ با این که در دین خدا بدعت هایی فراموش نشدنی قرار دادی ،  

آن هنگام می گویی اگر علی نبود عمر هلاک می شد ،

و چندی بعد شروع کردند به سبّ و لعن امیرمومنان بر روی منابر به چه سفارشی از پیامبر و یا سنّت او

 نمی دانم ولی همین قدر می دانم که

 رسول الله در بستر بیماری بودند و

فرمودند خدا لعنت کند هر کسی را که از سپاه اسامه بیرون بیاید و ...

در تاریخ طبری ثبت است که عمر آن هنگام که پیامبر قلم و دوات خواستند

گفت : ان الرجل لیهجر

پیامبری که تا آخرین لحظات به مردم شناخت و آگاهی داد و آنها را به باب علم خویش کسی که حامل تمام علوم پیامبر بود سپرد .

 مردم را سر سپردگی دنیا و ...  کور کرد ، کور ، کور

پس چرایی این فیلترینگ فقط در یک مسئله خلاصه شد ( تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل )

عدم آگاهی یافتن مردم از حقیقت دین تا مردم نتوانند به درستی چستجو کنند و

پیدا کنند که حق با کیست ؟

 

همه اشتباه مردم  سر مسائل دنیوی بود که امیر المومنین را تنها گذاشتند

 و چه ضرری کردند آنها که امیر المومنین را کنار گذاشتند ، در حالی که هم دنیای آبادتری در انتظار آنان بود و هم علم و آگاهی و شناخت بیشتری و ...

افسوس و صد افسوس که ما هم آن چنان که باید خود را سر سپرده ی خاندان رسالت نمی دانیم

 

چه علمها که قرار بود به ما برسد و نرسید !!  چه کسی جواب می دهد ؟؟

چه راههایی از آسمانها که قرار بود بر ما گشوده شود که هنوز هم بسته است !! چه کسی مسبّب این کار بود ؟؟

 

ان شاء الله در مبحث بعدی بیشتر به مطالب توجه می کنیم

 

تا رسیدن به بحث بعدی پیشنهاد می کنم این کتاب الکترونیکی که در سه جلد تدوین شده را حتماً بخوانید

ترجمه ی علامه سید مرتضی عسکری

دو مکتب در اسلام ج 1

دو مکتب در اسلام جلد 2

دو مکتب در اسلام جلد 3